شیرین نوبهاری یکی از دختران ایران زمین است که به جای رشته های معمول ورزشی در میان بانوان رشته سنگین پرورش اندام را انتخاب کرد و ده سال زمان برد تا به آنچه خودش رضایت قلبی داشت رسید. او در رشته معماری فارغ التحصیل شد، اما معماری بر بدن خود را مسیر اصلی راه قرار داد و حالا امروز علاوه بر اینکه یکی از مطرح ترین بانوان ایران در رشته پرورش اندام است، به عنوان مربی در این زمینه نیز فعالیت دارد. به گفت و گویی با شیرین نوبهاری پرداختیم که در ادامه مجله اینترنتی چفچفک همراه باشید.
درباره اولین روزهایی که این رشته را انتخاب کردید، تعریف کنید؟ آیا از همان آغاز تصمیم داشتید که به این سطح برسید؟
دوست دارم صحبت را با این شعر شروع کنم:
ندانی که ایران نشست منست جهان سر به سر زیر دست ِ منست
هنر نزد ایرانیان است و بـــس ندادند شـیر ژیان را بکــس
از بچگی علاقه عجیبی داشتم به ورزش و به خصوص رشته ی زیبایی اندام، به همین دلیل نیز اولین قدم برای رسیدن به علاقه و میل قلبی خود را محکم گذاشتم و آغاز کردم. حدود ۱۴ ساله بود که برای اولین بار باشگاه بدنسازی رفتم و از آن زمان هیچ وقت فکر نمی کردم چه آینده ای در انتطارم هست، چون تمام عشقم همان ساعت و همان روز بود و هر روز همین احساس را داشتم تا اینکه سالها گذشت. هرروز تلاشم بیشتر شد حتی در لحظات سخت زندگی خود را اجبار می کردم که باید تمرینات را انجام بدهم و این ورزش جبران تمام نداشته های زندگی من بود.
با چه مربیانی کار کردین؟ چندسال زمان برد تا اندام شما به شکل کنونی درآمد؟ چقدر برای شما به عنوان یک خانم سختی داشت به لحاظ فیزیکی و ضعفهای طبیعی بدن زنانه…
در تمام این مدت با هیچ مربی به اقتضای شرایط کارنکردم، تحقیق، پیگیری ویدیوهای بدنسازی خارجی و مجلات باعث شد در این چند سال به آگاهی و تجربیات خوبی در این زمینه برسم.اما نمی توان انکار کرد که اگر شرایط و امکانات بیشتر مثل مربی و تسهیلات ورزشی بهتر در اختیارم بود بدون شک پیشرفت بهتری در این زمینه می کردم. با توجه اختلافات هورمونی بدن زنان و مردان در این زمینه تلاش برای خانم ها بسیار دشوارتر از مردان است به همان میزان با توجه به شرایط اجتماعی و تفاوت های فیزیولوژیکی این مسیر بسیار سخت تر خواهد بود.
خانواده و دوستان شما چه واکنشی نسبت به ورزش حرفه ای شما دارند؟ مثلا نمی گویند چه نیازی است که یک دختر تا به این سطح بدن سازی کند؟
هیچ وقت خانواده با ورزش کردن من مشکلی نداشت و از آنجاییکه خانواده ی پدری هم ورزشکار و کشتی گیر بودند هیچ وقت مانعی از طرف خانواده برای ورزش و تمرین من ایجاد نشد.
آیا موانع و مشکلات احتمالی برای شما پیش آمده و واکنش جامعه نسبت به آن چطور است؟
در پاسخ به این سوال باید عرض کنم تا زمانیکه شما محدود به خود و در محیطی کوچک فعالیت می کنید کسی به شما کاری ندارد، اما اگر قدم را بزرگتر بردارید و از حد شهر و کشور فراتر برید مشکلات یکی پس از دیگری جلوی شما سبز می شود. از موانع ساختگی در محیط کار و از بین بردن آرامش روانی شروع می شود و تا خرابی افکار و روح چه در قالب یک ورزشکار چه بعنوان یک انسان ادامه دارد. در این سال ها با مشکلات متعددی رو به رو شدم که به سختی و تنهایی با آنها دست و پنجه نرم کردم و باید اعتراف کنم که بارها بهای سنگینی برای آنها پرداخت کردم.
من به عنوان اولین زن بدنساز ایران شناخته شدم و این محکمترین و راسخ ترین گامی بود که در تمام زندگی برداشتم و متقابلا سخت ترین و خطرناک ترین اتفاق نیز بود. سنگهایی که به سوی من پرتاب شد، مشکلاتی که برای من ساختند و در تمام این سالها تلاش کردند که دستم را از هدفم دورتر کنند و این دست رنج من در ازای سالها تلاش و استقامت در راه ورزش بود.
از شاگردانتان تعریف کنید؟ چقدر شما را الگو قرار میدهند؟
بارها از نیروی استقامت و انرژی مثبت خودم مزد خوبی گرفتم و شاید به جرات بتوان گفت که محبوبیت عامل موفقیتم شد. همیشه چه از نظر اخلاق ورزشی چه از نظر علم و آگاهی شاگردهای خوبی تربیت کردم. به نظر من این دو در کفه یک ترازو هستند که تساوی این دو باعث تقویت و اقتدار من در رسیدن به هدف شد و آنها نیز این دو موضوع را کلید کار خود قرار دادند.
تعداد فالورهای شما در اینستاگرام خیلی زیاد است؟ چطور آن را مدیریت می کنید تا برای شما مفید باشد؟
متاسفانه ماههایی بود که صفحه اینستاگرام من فیلتر شده بود و به شدت نیز مورد تهدید قرار گرفتم و حتی ممنوع الکار شدم و به همین راحتی با عناوین مختلف اسم و آبروی مرا خدشه دار کردند، هر روز پیامهایی از سوی طرفداران ارسال می شد که پیج شما فیلتر شده و امکان مشاهده عکسهای شما وجود ندارد و متاسفانه هیچ کاری از دست من بر نمی آمد. اما خوشحالم که با این حجم از ناملایمات همچنان سرحال و با قدرت به راهم ادامه میدهم، اما این بار با هدفی بزرگتر…فقط میتوانم بگویم گلی که آماده ی شکوفایی است را نباید چید.
بسیار امیدوارم تا قوی تر از دیروز بتوانم این هدف را به انتها برسانم اما اینجا نمی شود، مقصد و میدان من جای دیگر است.زن ایرانی مملو از غیرت و شهامت است، من نیز به عنوان یک بانوی ایرانی به هیچ عنوان دست از تلاشم نمی کشم و با مسیری تازه تر ادامه خواهم داد.
اگر می توانستید در ورزش بانوان کشور ایران تغییراتی ایجاد کنید آن تغییر چه بود؟
این سخن را همراه با لبخند برای شما بیان می دارم، لبخندی تلخ. بگذارید راحت و بی پرده بگویم که بحث ورزش بانوان در کشور بحثی چندین لایه است. در لایه اول نبود افرادی داری فن و علم و تخصص کافی که در راس کار قرار داشته باشند. در لایه ی دوم کم اهمیت انگاشتن بانوان در جایگاه ورزشی و به ویژه بدنسازی که بسیار جای تاسف دارد. بخش سوم ورزش بدنسازی است که از اساس بی معناست و بارها با این سوال رو به رو می شویم که زن را چه به بدنسازی، رسالت زن مگر این است و تمسخر بی پایان.
در این میان افراد سود جو، بی سواد، دروغگو و بی غیرتی وجود دارند که همیشه به فکر منافع خود هستند، خوب در چنین شرایطی دویدن افرادی همچون من که وقت، توان ،هزینه ، نیروی جوانی خود را صرف رسیدن به هدف و ساختن خانه آرزوهایش می کنند آب در هاونگ کوبیدن است. ما هر سال دور خود می چرخیم بی هیچ تشویقی و بی هیچ نگاه حمایت گرانه ای و درعوض سراسر محکومیت، عزل شدن از کار و سرخوردگی که نصیب می شود.
اما اگر من می توانستم شرایط را عوض کنم ابتدا با مدیریت سازنده زمینه و بستر رشد و شکوفایی جوانان با انگیزه را فراهم نمایم. شرایط استعداد یابی و کشف افرادی که باعث رشد این ورزش می شوند را فراهم می کردم. امکانات و ابزار رشد را برای همه سطوح آماده می کردم تا همه بتوانند از آن بهره مند شوند. کسانی که علم و فن این ورزش را دارند به خوبی به کار می گرفتم تا این وضعیت نا بسامان ورزش بانوان جمع شود. نیت سالم قهرمانی و روح پهلوانی را در این ورزش رواج می دادم تا این چنین شاهد ظلم و بی درایتی نباشیم.
در انتها بسیار خوشحالم صدای من که صدای بسیاری از زنهای غیور ایرانیست در این سالها شنیده شد و بسی خوشحال تر که عمل من که در اصل خود (ورزش و سالم سازی پیکر و جان) است در همه نقاط جهان مورد حمایت و تحسین قرار گرفت.
به نام انسان و به نام انسانیت
حمایت تنها خواسته من بود