همراه با جنیفر لوپز و بهترین فیلم های سینمایی جنیفر لوپز
جنیفر لوپز خواننده، بازیگر و خیر لاتین تبار هالیوودی است، او در بین تمام بازیگران و خواننده هاي لاتین تبار گرانقیمت ترین است، او همچنین یکی از بزرگترین خیرین جهان است و هنوز هم در آستانه ۵۰ سالگی اش در اوج است. اما او شش سال پیش ازآنکه اولین آهنگش را منتشر کند، بهطور جدی وارد سینما شده بود؛ درواقع او اولین بازیگر زن لاتینتبار است که درآمدی بیش از یکمیلیون دلار برای یک فیلم دریافت کردهاست.
جنیفر لین لوپز که اخیرا ۴۹ساله شدهاست با پدر و مادری پورتوریکویی در نیویورک بهدنیا آمد ودر ۵سالگی به کلاس آواز و رقص رفت. در دوران تحصیل در ورزش موفقتر بود تا درس ودر سال آخر دبیرستان تصادفاً شنید که یک فیلم چندین بازیگر دختر نوجوان برای نقشهایي کوتاه میـــخواهد. لوپز در گفتگو شرکت کرد و برای بازی در فیلم کمهزینهي «دختر کوچک من» «۱۹۸۶» پذیرفته شد.
بعد از این تجربه بود که او فهمید که می خواهد یک «ستارهي مشهور سینما» شود. پدر و مادرش ایدهاش را احمقانه دانستند چون هیچ لاتینتباری نتوانسته بود به چنین نقطهاي برسد. این تفاوت دیدگاه جنیفر رابهتدریج از خانه دور کرد تا در آپارتمانی مستقل از خانوادهاش در منهتن زندگی کند. کمی بعد توانست نقشهایي در موزیکالهاي محلی پیدا کند ودر گروه کر موزیکال هاي طلایی برادوی استخدام شود ودر توری ۵ماهه در اروپا حضور داشته باشد.
درسال ۱۹۹۱ در بین ۲هزار متقاضی توانست وارد یک برنامهي تلویزیونی شود و برای ضبط برنامه راهی لسآنجلس شد و تا دو سال بعد که تصمیم گرفت تماموقت شغل بازیگری را دنبال کند دراین برنامه باقی ماند. اولین بازی حرفهاياش را دریک سریال نمایش خانگی با عنوان «گمشده در جنگل» «۱۹۹۳» انجام داد و کمی بعد با شبکهي سیبیاس برای بازی در سریال «شانسهاي دوم» «۱۹۹۳-۱۹۹۴» قرارداد امضا کرد.
لوپز اولین نقش مهم سینمایی اش را درسال ۱۹۹۵ در فیلم «خانوادهي من» ایفا کرد؛ اگر چه نامش در تیتراژ نیامد، نامزد جایزهي ایندیپندنت اسپیریت شد. او در همان سال در فیلم «قطار پول» درکنار وسلی اسنایپس و وودی هارلسون در نقش پلیس نیویورک بازی کرد. در ادامه بهترین فیلمهای سینمایی جنیفر لوپز را مرور می کنیم.
جنیفر لوپز در فیلم قطار پول
در فوریهي سال ۱۹۹۷ با جک نیکلسون در نئونوار «خون و شراب» همبازی شد. یکماه بعد اولین نقش اصلیاش را در فیلم «سلنا» بازی کرد که نقش رابا طی مراحل دشوار گفتگو بهدست آورد. «سلنا» فیلمی بود که لوپز رابه موقعیت یک ستارهي هالیوودی ارتقا داد. دست مزد او برای این فیلم یکمیلیون دلار بود؛ رقمی که به او جایگاه گرانقیمتترین بازیگر لاتینتبار در تاریخ سینما بخشید.
لوپز اولین تکآهنگش رابا عنوان «If You Had My Love» درسال ۱۹۹۹ در شرایطی به بازار موسیقی عرضه کرد که بهعنوان یک بازیگر سینما تثبیت شده بود. او باوجود موفقیت در عرصهي موسیقی هرگز از سینما و تلویزیون جدا نشد و همواره به فعالیت بازیگریاش ادامه داد.
جنیفر لوپز در فیلم خارج از دید
پیش از این فیلم «خارج از دید» «۱۹۹۸» وی را در بین آثار برتر استیون سودربرگ مرور کرده بودیم. حالا ۴ فیلم برتر دیگر وی را مرور میکنیم:
پارکر «Parker» «۲۰۱۳»
جنیفر لوپز دراین فیلم اکشن جنایی و عاشقانه با جیسون استاتهام همبازی شد. او دراین فیلم در نقش «لزلی» بازی میکند که یک مشاور املاک افسرده و ناموفق است که شرایط مالی نابسامانی دارد تا اینکه سروکلهي یک دزد حرفهاي «استاتهام» بهعنوان خریدار املاک پیدا میشود. اگر چه فیلم نقدهای متناقضی گرفت، بازی لوپز با نقدهای مثبتی مواجه شد.
منتقد روزنامهي شیکاگو تریبیون نوشت که این فیلم این فرصت رابه لوپز داد تا چهرههایي دراماتیک، عاشقانه، بامزه، افسرده، سرخوش و خشن را دریک فیلم بهنمایش بگذارد ودر تمام طول فیلم تماشاگر رابا خود همراه کند. فیلم که با بودجهي ۳۵میلیون دلاری ساخته شده بود موفقیتی خفیف رابا فروشی بالغبر ۴۶میلیون دلار ثبت کرد.
دوربرگردان «U Turn» «۱۹۹۷»
دریک سال پرکار که با فیلم موفق «سلنا» آغاز شد و با «آناکوندا» ادامه پیدا کرد، جنیفر لوپز اینبار در جلوی دوربین الیور استون رفت تا با شان پن و بیلی باب تورنتون همبازی شود. این درام جنایی و مهیج داستان مردی بهنام «بابی کوپر» را روایت میکند که به مافیای خطرناک روس بدهکار است ودر میانهي راه وگاس برای صاف کردن بدهیاش بهخاطر خراب شدن ماشینش در شهری کوچک در آریزونا گرفتار میشود.
سلول «The Cell» «۲۰۰۰»
لوپز پس از یک فاصلهي دو ساله که تمرکزش را بر موسیقی گذاشته بود بااین فیلم علمیتخیلی وحشتناک و مهیج به سینما بازگشت. این فیلم اولین تجربهي سینمایی تارسم سینگ هندیتبار بود که در دههي ۱۹۹۰ چند آهنگویدئو ساخته بود. جنیفر لوپز دراین فیلم در نقش یک مددکار اجتماعی بازی میکند که با تشویق یک مأمور افبیآی میپذیرد با استفاده از یک فناوری تجربی جدید وارد ذهن یک قاتل زنجیرهاي که به کما رفته شود.
و دریابد که او آخرین قربانیاش را کجا مخفی کردهاست. منتقدان عده اي از جنبههاي فنی فیلم را ستودند، اما نقدهایی به شباهتهاي داستانی با «سکوت برهها»، سبک گرایی و عکسهای مازوخیستی فیلم وارد دانستند. بااینحال فیلم که با بودجهي ۳۳میلیون دلاری ساخته شده بود، ۱۰۴میلیون دلار فروخت و فیلم در رشتهي چهرهپردازی نامزد اسکار شد. لوپز هم نامزد جایزهي ساترن شد، اما جایزه رابه تیا لئونی بازیگر فیلم فانتزی «مرد خانواده» باخت.
سلنا «Selena» «۱۹۹۷»
بعد از اینکه جنیفر لوپز دراین درام زندگینامهاي در نقش عنوان بازی کرد و زندگی سلنا کینتانیا پرز خوانندهي مکزیکیتبار رابه تصویر کشید، بیش از همیشه مصمم شد تا سراغ خوانندگی برود، اگر چه داستان سلنا پایانی تراژیک داشت. فیلم با بودجه اي ۲۰میلیون دلاری ساخته شد و بیش از ۳۵میلیون دلار فروش کرد. جنیفر لوپز برای این فیلم مهم ترین نامزدی سینمایی اش را در گلدنگلوب بهدست آورد که آن رابه هلن هانت بازیگر فیلم «بهتر از این نمیشه» واگذار کرد.
و در ادامه: سلبریتی های میلیاردری که زمانی بی خانمان بودند
ما همیشه سلبریتی هاي محبوب مان را خندان و خیره کننده بخاطر می آوریم و تصور می کنیم ان ها زندگی اي فوق العاده با شغلی هیجان انگیز و بی دردسر دارند، تنها کار مورد علاقه شان را انجام میدهند و پول خیلی زیادی در می آورند. اما تعداد زیادی از چهره هاي مشهور این ضرب المثل مشهور که نابرده رنج گنج میسر نمیشود رابا تمام وجودشان تجربه کرده اند. چهره هاي مشهور که روزگاری بی خانمان بودند و تا رسیدن به آرزوهایشان دوران سختی را سپری کردند.
جیم کری
وقتی پدر جیم کری بیکار شد و خانواده ي او خانه شان را از دست دادند، ان ها وادار شدند زندگی خودرا درون یک خودرو ون، در نقاط مختلف کانادا ادامه دهند. وقتی جیم ۱۶ ساله شد، تصمیم گرفت مدرسه را رها کند و با انجام کارهای کوچک و اجرای استندآپ به خانواده ي خود کمک مالی کند.
کری معتقد است که احتمالا در همین دوره هاي دشوار زندگی اش بود که حس شوخ طبعی او رشد پیدا کرد. جیم کری علیرغم همه ی ي سختی ها و ناملایمات هرگز دست از تلاش نکشید و توانست موفقیت هاي زیادی کسب کند.
هالی بری
هالی در اوایل دهه ي ۲۰ زندگی اش به دنبال کار در حرفه ي بازیگری به شیکاگو نقل مکان کرد. طولی نکشید که بی پول شد و مادرش از کمک به او سرباز زد. هالی که نه پولی در بساط داشت و نه سقفی بالای سر، از پناهگاه بی خانمان ها سر در آورد. بری اذعان میکند که در آن دوره سختیهای زیادی کشید اما یاد گرفت که چطور از خودش مراقبت کند و سرنوشتش را در دست بگیرد.
جنیفر لوپز
جنیفر تنها ۱۸ سال داشت که بخاطر اختلاف با مادرش وادار شد شبها روی کاناپه اي دریک استودیوی رقص بخوابد. اختلاف جنیفر و مادرش بر سر علاقه ي او بکار رقصندگی بود. چند ماه بعد، جنیفر موفق شد در اروپا شغل مورد علاقه اش را شروع کند. جنیفر توانست دریک رقابت بین المللی فرصت رقصندگی دریک سریال تلویزیونی محبوب رابه دست آورد و بعد از بازگشت از اروپا به شهر لس آنجلس نقل مکان کرد. جالب آنکه همه ی ي این اتفاقات در طول یکسال رخ داد.
هری هودینی
هری هودینی که وی را بزرگترین شعبده باز تاریخ میدانند در سن ۸ سالگی گدایی میکرد، روزنامه می فروخت و کفش واکس می زد. هودینی گاهی بعد از گدایی در خیابانها وقتی به خانه بر می گشت، سکه هایش را در بین موهایش پنهان میکرد و از مادرش میخواست وی را تکان دهد. هری به مادرش میگفت: «تکانم بده! من جادویی ام!»
وقتی هری ۱۲ ساله شد، از خانه فرار کرد و به مدت یکسال به تنهایی زندگی کرد اما کسی نمیداند دراین مدت به او چه گذشت. بعد از بازگشت به خانه، مشغول بکار شد و کار بعنوان نامه بر، دستیار عکاس و برشگر پارچه ي کروات را تجربه کرد. هودینی ۱۷ ساله بود که کار شعبده بازی را شروع کرد.
چارلی چاپلین
شاید بتوان گفت چارلی چاپلین شناخته شده ترین بازیگر دنیا است. بااین حال بسیاری نمیدانند که وقتی چاپلین ۱۰ ساله بود پدرش بر اثر اعتیاد به الکل از دنیا رفت و از مادر او بدلیل بیماری روانی در بیمارستان نگه داری میشد.
چاپلین در ۱۴ سالگی کاملا فقیر و تنها شده بود. او در خیابان میخوابید و به دنبال غذا می گشت. تنها کاری که از او بر می آمد این بودکه به دنیای کمدی پناه ببرد و خودش را پشت اشک هاي یک دلقک پنهان کند. او تا جایی به تلاش ادامه داد که به معروفترین و محبوب ترین کمدین دنیا تبدیل شد.
استیو هاروی
برنامه هاي تلویزیونی استیو هاروی، مجری مشهور امریکایی، طرفداران بسیار زیادی دارد اما او راه سختی را تا رسیدن به این شهرت طی کردهاست. او کار خود بعنوان کمدین را در اواخر دهه ي ۸۰ میلادی شروع کرد اما جدایی از همسر و تأمین پول ماهیانه ي دو فرزندش، کار وی را به زندگی در ماشینش کشاند.
هاروی به مدت ۳ سال در ماشینش زندگی میکرد و از دستشویی هاي هتل ها و پمپ بنزین ها و حمام هاي استخرهای عمومی استفاده میکرد تا آنکه در نهایت برای مجری گری دریک برنامه ي تلویزیونی مشهور دعوت شد. حالا ارزش خالص ثروت او ۱۴۰ میلیون دلار است.
هیلاری سوانک
هیلاری سوانک در حقیقت دریک تریلر پارک بزرگ شد «منطقه اي که به خانه هاي متحرک و کاروان هاي مسافرتی اختصاص داده میشد». او و مادرش در خودرو و خانه اي خالی زندگی میکردند. بعضی از آشنایان شان که میخواستند خانه اي را بفروشند به هیلاری و مادرش اجازه می دادند شبها در خانه ي خالی بمانند اما صبح ها باید آنجا را ترک میکردند تا مشتری هاي خانه بتوانند آنجا را ببینند.
هیلاری سوانک دو جایزه ي اسکار در کارنامه ي حرفه اي خود دارد «که هر دوی ان ها را قبل از ۳۰ سالگی دریافت کرده» و حالا ارزش خالص ثروت او ۴۰ میلیون دلار تخمین زده میشود. بااین وجود، هیلاری هرروز از مترو استفاده میکرد.
دنیل کرگ
دنیل کرگ، بازیگر نقش محبوب جیمز باند، از ابتدا ثروتمند و مشهور نبوده است. او زمانی یک پیشخدمت معمولی بود که گهگاه روی نیمکت پارک میخوابید. کرگ با سختکوشی، عزم راسخ و وقف زندگی اش برای حرفه ي بازیگری توانست به ثروت و شهرت دست پیدا کند ودر نهایت به آرزوهایش رسید.
الا فیتزجرالد
فیتزجرالد ۱۵ ساله بود که مادرش از دنیا رفت و مورد سوء استفاده ي جنسی ناپدری اش قرار گرفت. الا از خانه فرار کرد و درگیر کار با مافیا شد. طولی نکشید که پلیس وی را دستگیر کرد و به مدرسه ي بازپروری زنان فرستاد. اما الا دوباره فرار کرد و مدتی بی خانمان بود.
درسال ۱۹۸۱، الا آهنگی برای رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت امریکا خواند. او ۱۳ جایزه ي گرمی و چندین مدال افتخار از ریگان و جورج اچ. دبلیو. بوش، رئیس جمهورهای امریکا دریافت کرد. در واقع او اولین زنی بود که موفق به دریافت جایزه ي گرمی شد. الا یکی از مشهور ترین و محبوب ترین خوانندگان جز تاریخ است تا جاییکه از او بعنوان ملکه ي جز یاد میکنند. فیتزجرالد موفق شد بر مشکلات بزرگش، از مرگ عزیزان و سوء استفاده ي جنسی گرفته تا کار با مافیا و بی خانمانی، پیروز شود.
کریس پرت
کریس پرت، بازیگر مشهور امریکایی در ۱۷ سالگی مدرسه را رها کرد و بکار فروش کوپن مشغول شد. دو سال بعد، به پیشنهاد یکی از دوستانش به هاوایی رفت و این آغاز بی خانمانی او بود. پرت در آنجا درون یک اتومبیل ون یا چادری در ساحل میخوابید.
روزهای پرت با مصرف مواد مخدر و الکل و انجام کارهای مختصری برای تأمین هزینه ي بنزین، غذا و وسایل ماهیگیری سپری میشد. کریس پیشخدمت یک رستوران غذا هاي دریایی بود که مورد توجه یک بازیگر قرار گرفت و او از پرت برای حضور در اولین تجربه ي کارگردانی اش دعوت کرد. به این ترتیب کریس توانست به هالیوود راه یابد.