محمدحسین
بازدید : 284
/ زمان : 12:21:
غزل شماره ۲۱۰ حافظ در زمانی سروده شده که شاه شیخ ابواسحاق از شیراز متواری و در اصفهان به سر میبرد و حافظ دوست و حامی خود را از دست داده است. حافظ میگوید شب گذشته در جمعی از دوستداران ممدوح بوده است و تا پاسی از شب درباره فضایل و محاسن یار صحبت میکردند. دل از مژههای یار خون شده است ولیکن باز هم عاشق کمان ابروی اوست.