مجله اینترنتی چفچفک :تو حموم بودم، تلفنم زنگ زد. خیس پریدم بیرون، دوییدم که برم تلفن رو بردارم، یهو پام لیز خورد افتادم روی اُدکلن. کل دیشب هرکاری کردم نشد، دیگه امروز اومدم، خیلی بده دکتر؟”
-“منتظر تماس مهم بودی؟”
-“تماس؟”
-“آره دیگه، همون که زنگ زده بود!”
-“آهان! آره لعنتی تا رفتم حموم زنگ زد”
کمتر پزشکی رو میشه تو قسمت اورژانس بیمارستان پیدا کرد که مکالمات این چنینی رو نشنیده باشه!متن بالا از توئیتر یه پزشک ایرانی بازنشر شده البته اکثر سوژه های این چنینی رو میتونید در سایت Figure1 پیدا کنید. از این موارد زیاد هست و متداول: ادکلن ،اسپری ، کنترل تلویزیون
خمیردندون ، لامپ و کلی چیزای دیگه که بیمارا بعد از مراجعه معمولا به جای گفتن حقیقت داستان تعریف میکنن که خوب در جای خودش به شدت خنده داره ولی داستان ادکلن به خاطر منحصر به فرد بودنش این چند وقته خیلی سریع در شبکه های مجازی سوژه شد!