چه زيباست عاشقانه ها را برای تو سرودن ..
بدون تو چه محال و نا ممکنه زندگی ..
چه زيباست بيقراری برای لحظه ی آمدن و بوئيدنت ..
برای با تو بودن و با تو ماندن ..
برای با هم يکی شدن ..
دوست دارم نه بخاطرحسی که درمن زنده کردی ..
بخاطرحسی که با تو بودن رابرايم خاطره انگيز ميکند ..
سادگی را از آب به ارث برده ای ..
و سخاوت را از آفتاب ..
مهربانيت به باران می بارد ..
و شاديت به چشمک زدن ستاره ها ..
و وجودت زايش همه ی دوست داشتنی هاست ..
به که گويم که تو منزلگه چشمان منی
به که گويم تو نوازشگر دستان منی ..
به چه سازی بسرايم دل تنهای تو را
به که گويم که تو آهنگ دل و جان منی ..
وقتیکه عاشق چشمات شدم
تازه فهمیدم که زیبایی چیست ..
وقتیکه تو را در قلب کوچکم جای دادم
تازه صدای ضربان قلبم را شنیدم ..
وقتیکه دست در دستان تو نهادم
تازه معنای گرمی را درک کردم ..
لحظه ها و ثانیه هایی را که با تو سپری می کنم
بیشتر پی به معنای زندگی می برم ..
هنگامی که به یاد تو هستم می فهمم آرامش چیست ..
و هرگاه به جدایی می اندیشم کنار خود سایه مرگ را می بینم ..
Immature love says: "I love you because I need you"
Mature love says "I need you because I love you"
نميدونم که چی شد يهو شدی عزيزم ..
تا به خودم اومدم ديدم برات ميميرم ..